یک جمعه تا تولد
النای کوچک، جمعه اینده دوسال از آمدنت به این دنیا تمام میشود. سالها روبروی تو صف کشیدهاند منتظرند هر روزشان را پربار کنی، هر فصلشان رنگین از خوشحالی مردمان کنی النای نازنین، روز تولدمان خندهها از بودنمان نیست، خوشحالی ما از فرصتیست که در دستان ماست فرصتی نه چندان بلند و نه خیلی کوتاه، به اندازه یک عمر، که باید کشت کنی کاو کنی، گشت بزنی، گریه کنی خنده کنی روز تولد باید که فکر کنی، هرآنچه تا امروز کردی و تا فردا باید. هرآنچه پیش روی توست را بنویس و بخاطر بسپار این فرصت گریزپاست! النای فرشته خوی من، روز تولد تو یادآور عشق است، عشق برای من برای پدر، عشق از سوی پروردگاری که فرصت با تو بودن را به من داد ...
نویسنده :
Owner
17:38